مرکز توانبخشی توان مهر دکتر مشرقی

فیزیوتراپی، توانبخشی، گفتار درمانی، کار درمانی، مشاوره روانشناسی، جسمی حرکتی، گنبد کاووس، دکتر مشرقی، دکتر فیزیوتراپ در گنبد

b_400_400_16777215_00_images_tasavir_3434.jpg

تولد یک کودک معمولا رویدادی شادی‌آور و هیجان‌بخش است. از دیگر سو تولد کودک چالش‌ها و مسؤولیت‌های جدیدی برای والدین به وجود آورده و آنها را ملزم به سازگاری با عضو جدید خانواده می‌نماید. تولد کودک کم‌توان ذهنی ممکن است به همراه خود مشکلات جدید و مضاعفی برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد. با تولد يک کودک کم‌توان ذهني کارکردهاي روان‌شناختي خانواده به هم مي‌خورد که در سطح کلان، سلامت روان، پويايي و هدف‌مندي خانواده و در سطح خرد نيز کارکردهايي همچون ابراز کردن، حل تعارض، استقلال، پيشرفت، تفريح و سرگرمي، ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي، ساختار و سازمان، رفت‌وآمد با اطرافيان، اتحاد، کنترل و حل مسأله را تحت تأثير خود قرار مي‌دهد.

عقب‌ماندگی یک پدیده‌ی سیستمی خانوادگی است. حضور یک عضو با عقب‌ماندگی ذهنی به طور اجتناب‌ناپذیری کل واحد خانواده را تغییر داده و تمامی اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. پژوهش‌هایی که به بررسی استرس و سلامت روان در میان والدین کودکان استثنایی، به ویژه کودکان کم‌توان ذهنی پرداخته‌اند، میزان بالایی از استرس و آشفتگی روان‌شناختی از قبیل اضطراب و افسردگی را در والدین این کودکان در مقایسه با والدین کودکان عادی گزارش داده‌اند و هرچه کودک از بهره‌ی هوشی کمتری برخوردار باشد والدین با استرس و اضطراب و افسردگی بیشتری روبه‌رو می‌شوند. فاست و سيسور نيز بيان مي‌کنند تمام والدينِ داراي کودك کم‌توان ذهني داراي مشکلات روان‌پزشکي هستند. بسياري از آنها با احساس شديد غم و اندوه عودکننده و احساس يأس و نااميدي از گذشته‌ی دور درگير بوده و سردرگمي، فقدان و مشقّت زيادي را تجربه مي‌کنند.

پژوهش‌های بی‌شماری پیشنهاد می‌کنند که خصوصیات ویژه‌ی کودک مانند مشکلات رفتاری ممکن است اثر خود را بر استرس تجربه‌شده و سلامت روان والدین به‌ویژه مادران این کودکان اعمال کند. علاوه بر ویژگی‌های رفتاری و ذهنی کودک معلول، ویژگی‌های والدین از قبیل ثبات عاطفی، کیفیت دلبستگی به خدا، وضعیت استخدامی و میزان درآمد نیز بر میزان استرس و وضعیت روانی والدین تأثیرگذار است. خانواده‌ی کودک کم‌توان ذهني با مشکلات فراواني در زمينه‌ی نگهداري، آموزش و تربيت او روبه‌رو است و اين مسائل همگي بر والدين فشارهايي وارد مي‌کند که سبب بر هم خوردن آرامش و يکپارچگي خانواده شده و در نتيجه انطباق و سازگاري زناشويي آنان را تحت تأثير قرار مي‌دهد. هم‌چنين ضرورت رسيدگي بیشتر به اين کودکان، مي‌تواند بر سلامت رواني و رضايت زناشويي والدين تأثيرگذار باشد و در نتيجه، والدين براي مقابله با مشکلات خانوادگي، شناسايي و قبول کم‌تواني ذهنی کودک و مقابله با مشکلات ايجاد شده در اين زمينه، نيازمند کمک‌های تخصصی هستند.

جمع‌ بندی نهایی

با توجه به آمار و میزان شیوع عقب‌ماندگی ذهنی ضرورت اهمیت بررسی مسائل و مشکلات خانواده‌ها و خصوصا والدین آنها تا حدی مشخص می‌شود. کودکان کم‌توان ذهني به دليل داشتن شرايط ويژه، از جمله نيازهاي خاص، در وهله‌ی اول براي والدين و خانواده و سپس براي جامعه مشکل‌زا هستند. حضور کودک کم‌توان ذهني از بدو تولد و يا در مراحل بعدي رشد مي‌تواند موجب افزايش ميزان استرس و آسيب رواني و بروز مشکلات در زندگي خانوادگي براي والدين شود. افزون بر اين، با تولد و حضور کودک در خانواده، تغييراتي در کارکرد خانواده و روابط والدين ايجاد مي‌شود که تهديدي براي امنيت عاطفي و کاهش رضايت زناشويي محسوب می‌شود.

والدين کودکان کم‌توان ذهني نيازمند آن هستند که روابط‌شان را از نو سازماندهي کنند و خود را برا ي پذيرش مسؤوليت‌هاي تازه و قرار گرفتن در ساختاري جديد آماده نمايند. سازماندهي مجدد زندگي و روابط زناشويي به مهارت‌، دانش و توانايي‌هاي خاصي نياز دارد که بدون آنها ممکن است نظام خانواده و روابط والدين در معرض آسيب قرار گيرد. در اين راستا مشاوره‌ی زناشويي و خانوادگی مي‌تواند راه حل مناسبی باشد.

اين گروه از والدين براي مقابله با مشکلات خانوادگي، قبول کم‌تواني ذهنی کودک و مقابله با مشکلات ايجادشده در اين زمينه به کمک حرفه‌ای و تخصصی نياز دارند و وضعيت رواني و زناشويي آنها، به عنوان کساني که نقش مهمي در تحول هيجاني و اجتماعي فرزندان دارند، بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد. از مداخلات مناسب برای والدین کودکان عقب‌مانده‌ی ذهنی می‌توان به مقابله‌ی درمان‌گری، مدیریت خشم، آموزش هوش عاطفی (شامل ادراک عاطفی، تنظیم عاطفی، شناخت عاطفی و آسان‌سازی عاطفی که می‌توان آنها را با سازش روان‌شناختی مرتبط دانست) و هم‌چنین به افزایش آگاهی و شناخت خانواده‌ها نسبت به معلولیت ذهنی اشاره کرد. برداشت و برخوردی که والدین به عنوان ارگان اصلی خانواده نسبت به معلولیت ذهنی دارند، نکته‌ای است که هر برنامه‌ریزی جهت کمک به این خانواده‌ها باید مدنظر قرار دهد. بنابراین می‌توان گفت نیاز اولیه‌ی خانواده‌ها که در جستجوی کمک هستند، به دست آوردن آگاهی هرچه بیشتر در مورد عقب‌ماندگی ذهنی است. از طرفی آگاهی نسبی خانواده‌ها و جامعه در زمینه‌ی معلولیت ذهنی، بینش و نگرش منفی نسبت به این پدیده را از بین برده، روشن‌بینی و سعه‌ی صدر را جایگزین آن می‌کند و در نتیجه باعث افزایش میزان سازگاری اجتماعی می‌شود.